
عصر، آقای اختری از تهران تماس گرفت و از طریق تلفن، پیامی را از سوی آیتالله خامنهای برای آیتالله سیستانی بازگو کرد. آقای اختری پیام را میخواند و آقا سید محمدرضا [سیستانی] آن را کلمه به کلمه یادداشت میکرد. متن پیام بدین شرح است:
“بسمه تعالی
قضایا در نجف به لحظه بسیار حساس نزدیک میشود. اتفاقی که میافتد برای شیعه بسیار بد خواهد شد. اگر آقایان مراجع در این جا و این جانب اقدامی نمیکنیم به خاطر شماست؛ نمیخواهیم موضعی اتخاذ شود که احتمالاً مخالف موضع شما باشد. اما به نظر میرسد که لازم است شما تشر محکمی به دولت عراق بزنید. امروز هر اتفاقی بیفتد برای شیعه غیرقابل جبران و غیرقابل تحمل است. اگر خدای نکرده این مجموعه را در آن جا بکشند و خون سید مقتدی [صدر] در آن جا ریخته شود مردم عراق و شیعه خواهند گفت: علما نشستند و تماشا کردند و اینها را کشتند. حتماً باید کاری صورت بگیرد. پس از قبول همه شرایط، باز آمدند و خواستههای تازهای را مطرح کردند.
من منتظر جواب هستم.”

آیتالله سیستانی از نامه اطلاع یافتند و یک ساعت بعد به آن پاسخ دادند. سید محمدرضا به آقای اختری تلفن زد و متن پیام را برای ایشان خواند و آقای اختری آن را کلمه به کلمه یادداشت میکرد. متن پیام بدین شرح است:
“بسمه تعالی
با ابلاغ سلام و با تشکر و تقدیر از عنایت جنابعالی، به استحضار میرسانم: این جانب قضایای نجف را ساعت به ساعت پیگیری میکنم و پس از اعلام پذیرش مطالب کنگرهی ملی عراق از طرق آقای سید مقتدی به نخستوزیر عراق صریحاً اعلام نمودم که دیگر برای اقدام نظامی هیچگونه بهانهای نیست و باید از این فرصت جهت توقف خونریزی در نجف استاده شود؛ در غین این صورت، مرجعیت موضعگیری شدیدی خواهد داشت.
در طی ساعتهای گذشته علیالدوام با مقامات عراق و اشخاص ذیربط دیگر در تماس بودهایم. مقامات اصرار دارند آقای سید مقتدی شخصاً پذیرش شروط یاد شده را اعلام نماید. فکر میکنم که اگر این امر انجام بگیرد گام مهمی در خاتمه دادن به وضع تأسفآور نجف خواهد بود. اگر سایر آقایان نیز بتوانند اقداماتی در زمینه حل بحران نجف بنمایند بسیار بهجا و مناسب است، چون جلوگیری از حدوث یک فاجعه بزرگ در نجف وظیفه همگان است. والسلام.”
***
منبع: ناگفتههایی از سفر درمانی آیتالله سیستانی و بحران نجف، حامد الخفّاف، محمدرضا مروارید، نشر اطلاعات، صفحات ۹۱ الی ۹۳.