اشاره
پنجمین میزگرد از سری میزگردهای نقد و بررسی کتاب «حجرهی شمارهی دو؛ خاطرات آیتالله ابوالقاسم اقبالیان» بهقلم رضا یزدانی، در روز دوشنبه مورّخ ۱۰ آذر ۱۳۹۹ در محلّ دفتر تاریخ شفاهی حوزهی علمیّهی قم برگزار شد و خانم زهره عارفی وآقایان ابراهیم اکبری دیزگاه، حسین فروغی و رضا یزدانی دربارهی این اثر به بحث و گفتوگو پرداختند.
ابراهیم اکبری دیزگاه: «حرفهای ناگفته در این کتاب زیاد است؛ اگر در کشور نقد ادبی حرفهای و فعّالی داشتیم، میتوانستیم از دل این ناگفتهها مطالب زیادی استخراج کنیم.»
زهره عارفی: «این کتاب یک زندگینامهی دگرنوشت است. بسیاری از صحبتهای مصاحبهشونده جانبدارانه و باقطعیّت است؛ تا جاییکه برای مخاطب جای کشف و شهود نمیگذارد.»
حسین فروغی: «خاطره بهکمک اسناد و عکسها و مستندیابی اشخاص، مکانها و وقایع تبدیل میشود به تاریخ شفاهی؛ این موضوعات از تواقص مهم این کتاب هستند.»
رضا یزدانی: «شخصیّت پویا و کنشگرحاجآقا اقبالیان، حضورش در وقایع مختلف تاریخی و اجتماعی و تعاملات او با شخصیّتهای مهم سیاسی و فرهنگی، انگیزهای شد برای نگارش این کتاب.»
مراحل نگارش کتاب:
رضا یزدانی: کتاب «حجرهی شمارهی دو» اوّلین تجربهی من در حوزهی خاطرهنگاری است و پیش از این، در این حوزه و امثال آن مانند داستاننویسی تجربهای نداشتم. نگارش این خاطرات طی سی جلسهی دو تا سه ساعته (در کل، حدود شصت ساعت) مصاحبه با ایشان ضبط شد. بیشتر از ده ساعت هم با رزمندگانی که در خاطرات آقای اقبالیان به آنها اشاره شدهبود، گفتوگو کردم.
قلم روان؛ قابل فهم برای مخاطب عام:
زهره عارفی: قلم آقای یزدانی صریح و روان است، کژتابیهای زبانی نداشت و برای مخاطب عام قابل فهم و درک بود. روی جلد این کتاب نوشته شده «خاطرات»؛ پس ما باید این مبحث را در حوزهی «تاریخ شفاهی» بررسی کنیم و ببینیم تا چه اندازه همپوشانی و تفاوت دارند؛ ارتباط میان خاطرات و زندگینامهنویسی با تاریخ شفاهی یک ارتباط یکطرفه است. برخلاف آنچه در تصوّر ماست، خاطرهگویی معاصر بهنوعی ضدّ تاریخ است، زیرا نگارندههای آنها جزو مردم عادّی هستند.
کشف و شهود مخاطب:
عارفی: بعد از انقلاب مقولهی خاطرهنگاری برای ما تبدیل میشود به یک نیاز ایدئولوژیک؛ زیرا ما برای ثبت این دوران تاریخی به خاطرهنگاری نیاز داریم. عنوان این کتاب، عنوان خوبی است، ولی وقتی کتاب را میخوانیم انتظار داریم تمرکز کتاب روی همین موضوع باشد، که نیست. حتّی توصیف مکان حجره، علّت اهمیّت آن یا افرادی که به آن رفتوآمد میکنند، در کتاب دیدهنمیشود. بسیاری از بخشها صحبتهای مصاحبهشونده بسیار جانبدارانه است، تا جاییکه برای مخاطب جای کشف و شهود نمیگذارد.
نقش مصاحبهکننده در هدایت راوی:
حسین فروغی: بهنظر من مهمترین ویژگی این کتاب نقش مصاحبهکننده در هدایت هوشمندانهی روایت بهشکل داستانی و جذّاب است. خاطره به کمک اسناد، مدارک و عکسها مستندنگاری میشود، تبدیل میشود به تاریخ شفاهی؛ از این لحاظ، مهمترین ضعف این کتاب به همین بخش برمیگردد. علاوه بر اسناد، این خاطرات نیاز به مستندیابی اشخاص، مکانها و وقایع دارند.
منبر یا ماجراجویی:
گمان میکنم بهتر بود کسی که با اتمسفر حوزه آشناست، این مصاحبه را انجام میداد، چون کسی که با این فضا آشناست، حسّاسیّتهای خاصّی نسبت به شخصیّتها و روابط میان آنها دارد و مسلّماً سؤالات چالشبرانگیزتری مطرح میکند. در مقابل به منبررفتنها توجّه بیش از حدّی شده که فکر میکنم در کتاب خاطرات زیاد جایی ندارند.
طلبهی مجاهد یا فاضل؟
ابراهیم اکبری دیزگاه: شخصیّت این کتاب بسیار جذّاب و چندلایه است. میتوان با نگاههای متفاوتی آن را تحلیل کرد؛ از جمله تحلیلهای روانکاوانه، ادبی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی. این شخصیّت دچار است بهگونهای جستوجوگری و بیقراری، طوریکه نمیتواند در راهی که پیش گرفته، متوقّف شود. چنین آدمی نمیتواند برای کارهایی مانند درس خواندن متمرکز شود. از آنجاییکه کارهای انقلابی، از هر نوعی، نیازمند تحصیل، تفکّر و عمق دادن اندیشههاست، نمیتوان این شخصیّت را یک طلبهی فاضل دانست، بلکه میتوان او را یک طلبهی مجاهد نامید که جهاد برایش مقدّم است بر علم و فضل.
فقدان مادر و الگوی پدر قدرتمند:
اکبری دیزگاه: شخصیّت این کتاب از ابتدای زندگی دچار فقدان بزرگی است؛ مادر ندارد. شاید این بیقراری و گریز از خانه برگردد به همین مسأله. مسألهی مادر برای او در انتخاب اصالت و موطنش هم دیدهمیشود. از طرف دیگر، در فقدان مادر بهدنبال الگوی یک پدر قدرتمند است و در نهایت او را مییابد؛ امام خمینی. در کتاب بارها میخوانیم که این فرد، دربارهی خمینی، هیچ منطق و تردیدی را نمیپذیرد. این موضوع زیاد ربطی به انقلابی بودن اقبالیان ندارد؛ بیشتر ویژگی روانی اوست که خمینی را در جایگاه پدر ستایش میکند.
تحلیل روانکاوانهی شخصیّت:
اکبری دیزگاه: در تاریخ شفاهی راوی اساساً در مرکز عالم نشسته و زمانیکه روایت او را میخوانیم باید تمام نسبتهایی را که قبلاً خوانده و میشناسیم، کنار بگذاریم و از نگاه او جریانات را ببینیم. این موضوع را در این کتاب بهخوبی مشاهده میکنیم. در بسیاری از وقایع، میبینیم که بسیار عجولانه، احساساتی و بهدور از منطق عمل میکند. این شخصیّت مخلوطی ناهمگن است از تأثیرات انقلاب، حوزه و جبهه. همین ویژگی این شخصیّت را خاکستری و جالب کردهاست. همین معمولیبودن و در عین حال، رابطهاش با آدمهای مهم او را خاص میکند. این شخصیّت ماجراجو و پر از تناقض است.
دریافت فایل متن کامل این نشست، اینجا.